چه کسی مانع ویرانی خواهد شد؟ به قلم مریم دولتیاری
پارت یازده :
شروع به حرکت کرد و به سمت خروجی خیابان راند، اما پیش از اینکه جوابی دهد مهان اضافه کرد:
- اون هم بعد از اینکه دفعهی قبل من و بچههام رو سر دو قطره آبمیوه که تارا ریخته بود رو فرش از خونهش انداخت بیرون؟
شیشهی مقابلش بخار گرفته بود و نمیتوانست جاده را واضح ببیند. دستمالکاغذیای از داخل جعبه بیرون کشید و همزمان که شیشه را پاک میکرد عصبی گفت:
- مهان، مامان مر
مطالعهی این پارت کمتر از ۷ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۰ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
مریم دولتیاری | نویسنده رمان
سلام به مخاطب جدید قشنگم💚 خوشحالم که دوست داشتی و ممنون از نظر و توجهت. 🫂🤍
۱ هفته پیشسمیرا
00اون زنی که دید همون آذر بود یا قاتل😁 جالب بود مرسی
۱ هفته پیشمریم دولتیاری | نویسنده رمان
دیگه حالا یه کدومشون بود😂😂 ممنون از حضورتون
۱ هفته پیشاسرا
00چندین قاتل سریالی زن داریم یکش که برعکس اینجاخودش تاکسی داشت بعدکشتن۲۰نفرگرفتنش 🙏
۱ هفته پیشمریم دولتیاری | نویسنده رمان
آره، آره تعدادشون زیاده. بیشتر از چندین تا حتی.
۱ هفته پیش
...
00تا اینجا عالی و جذب کننده بود،با وجود امتحانات سعی می کنم به موقع سکه تهیه کنم که بخونمش🫠 خسته نباشی عزیزم. (راستی من مخاطب جدیدت هستم🤭)